قال رسول الله(ص): تفکرالساعه، افضل من عباده السبعین.
پیامبر اعظم(ص):یک ساعت تفکر،از هفتاد سال عبادت برتر است.
پدیده نوظهوری که در سالهای اخیر علاوه بر لزوم اجرای ابلاغیه های سازمانی و رهنمودهای مدیران مافوق، به عنوان زینتی اعتباربخش،کلکسیون اداری حوزه مدیریتی مدیران را مزین کرده و مانور تبلیغاتی زیادی نیز متوجه آن می شود،بلاتردید،همین راه اندازی و گزارش جلسه های پرطمطراق"اتاق فکر"است.
اتاق فکر در کشور ما به دلایل زیاد،ضرورتی اجتناب ناپذیر است،که برخی از این دلایل عبارتند از:
۱-لزوم مشاوره مدیران و متصدیان امور با کارشناسان و صاحبان اندیشه های ناب و تجربه های ارزشمند
۲-لزوم آگاهی مسئولان از افکار عمومی و محیط های خاص مثل محیط های علمی،حزبی،هنری و ....
۳-لزوم گسترش حوزه و حیطه مدیریت به درون و بستر جامعه و ایجاد زمینه برای مشارکت عمومی
۴-لزوم رهایی از مضایقه ها و محدودیت های مدیریتی در تصمیم گیری راه حل یابی و برون رفت ها
۵-لزوم ایجاد تنوع در افراد،افکار و ابزار کار و استفاده از توانایی های برون سازمانی در همه حوزه ها
۶-لزوم ایجاد فرصتی برای ارزیابی،نقد و نظرسنجی در باره عملکرد سازمان متبوع در انجام وظایف ذاتی
۷-لزوم ایجاد مدیریت سایه از متخصصانی که دارای نقطه نظرات انتقادی و یا مخالفتی اند.
۸-لزوم استفاده از قدرت بستر سازی اجتماعی دیگران جهت اجرای برنامه های الزامی و ضروری
۹-لزوم تخلیه ذهنی و هیجانی مخالفان و منتقدان در زمینه های خاص و تخصصی
۱۰-لزوم پرکردن خلاء ناتوانی و کم تجربگی مدیرانی که فارغ از معیارهای استاندارد منصوب می شوند.
البته با حوصله مندی بیشتر می توان به دلایل متعدد دیگری هم دست یافت،اما گمان می رود که همین مقدار برای رساندن منظور ما یعنی نشان دادن فاصله مشهود بین حرف تا عمل کافی است! چرا که ما میخواهیم قدرت کارآمدی این جلسات را در تحقق کف انتظارات و منظور نظرهای اولیه از راه اندازی آن را ارزیابی کنیم !
من با تجربه حضور مداوم در غالب جلسات مذکور می توانم مدعی شوم که این مسئله با جدیت، وسعت نظر و سعه صدر پیگیری نشده و تقریباً متهم به دعوت غالب از هم اندیشان،همسطح ها، کم توانان، ناآماده ها، کم مطالعه ها، پرمشغله ها،بی تجربه ها،کم مایه ها و افراد فاقد شجاعت لازم در بیان دیدگاهها شده و جلسات اتاق فکر، مطالب مهم، تاثیرگذار و تحول انگیزی را به بانیان جلسه اعطاء نمی کند!
در حالیکه فلسفه پیدایش اتاق فکر، استفاده از اندیشه های متنوع و تجربه های کارآمد بوده و قرار نبود شبیه جلسات مرسوم اداری، برگزار شود و آن اهداف بزرگ تبدیل به وسیله ای برای گزارش به مافوق شده و یا در حد تبلیغات در رسانه ها تنزیل یابد!
بنظر من،ملاک دعوت از صاحب نظران به اتاق فکر باید خارج از چارچوب عناوین مدیریتی بوده و عمدتاً باید در راستای توانمندیهای فکری و تجربی افراد انجام پذیرد و به عبارتی دیگر، فایده مندی افراد بر عناوین مدیریتی ترجیح داشته باشد و البته یقیناً دعوت از افرادی که از هر دو گزینه برخوردارند،در اولویت است!
نکته ای که ذکرش در اینجا ضرورت دارد،مربوط به دعوت از افراد دهه ها و دوره های گذشته است که حضورشان در جلسات اتاق فکر بدلیل تعصب ورزی خام به گذشته،توقف آور است و شرط دعوت از این افراد نیز باید منوط به برخورداری آنها از مطالعات جدید،اندیشه ها و چشم اندازهای جهانی،راه حلهای ایرانی و داشتن حرفها و طرحهای جدید استانی برای مسائل مبتلابه جامعه باشد.
بدتر آنکه برخی از مدیران با دعوت نمادین و پرتشریفات از تمامی مدیران گذشته اعم از هم جناحی ها و آن جناحی ها، در صدد ایجاد پرستیژهای فراجناحی برای خود بوده و اسم این دعوتهای نامانوس و یکبار مصرف را نیز همفکری و هم اندیشی و استفاده از تجربه ها و اندیشه های متنوع می گذارند که بجز ایجاد سوژه های داغ خبری،عملاً بهره چندانی نبرده و بر بی فایدگی نهضت"اتاق فکر"با این ساز و کار صحه می گذارند!
ضمن اینکه این جلسات علیرغم اتلاف وقت و هزینه های مترتبه،آنچنان توسط بانیان جدی گرفته نشده و اشتهایی برای ضبط و یادداشت برداری و نکته سنجی و جمع بندی دیده نمی شود و گویا اصلاً قرار نیست از این نقطه نظرات استفاده مدیریتی و یا کارشناسی بعمل آید! و از طرفی تلاشی هم برای ارزیابی درجه فایده رسانی مدعوین و میزان آگاهی،مطالعه و حضور ذهن آنها صورت نمی گیرد!
اعتقادم بر این است که اتاق های فکر از مدیریت مطلوبی برخوردار نیستند و میزان اشغال زمان برای حرافان کم مایه بیشتر از زمانی است که به دُرگفتاران کم گو اختصاص می یابد و به عبارتی نجابت صاحبان اندیشه، مانع از غنی سازی اوقات تخصیصی به اتاق فکر می شود و این جلسات محل ابراز وجود کسانی است که اتاق فکر را با سایر جلسات اداری اشتباه می گیرند!
نقطه ضعف بزرگی که اتاق فکر را می آزارد،اصرار بر اظهار نظر همه اعضاء،پیرامون همه موضوعات جلسه است! در حالیکه صحبتها باید مبتنی بر میزان آمادگی برون جلسه ای و تخصص قابل اعتناء افراد در حوزه موضوعات مطروحه باشد و همه دانی و همه گویی بیشتر منجر به عوامی شدن جلسه می گردد و چیزی به غنای اتاق فکر نمی افزاید.
البته پیشنهاد واضح من این است که برای مدعوین جزوه ای از اطلاعات اولیه پیرامون موضوعات قابل طرح ارسال شود تا آنها ناآماده به جلسات نیامده و مبتدیانه توضیح واضحات و بدیهیات نگویند! بلکه برای سایر مخاطبان و مدعوان جلسه شعور قائل شده،به خود زحمت داده و به منابع معتبری رجوع کرده و افکار خود را از انسجام مطلوب برخوردار سازند!
در یک جمله واضح وشفاف باید گفت که "اتاق فکر" برای مدعوین، محل کسب تجربه و آکاهی نیست! بلکه دقیقاً محل ارائه تجربه و آگاهی و انتقال تواناییهای ویژه و مکمل به مدیران و متصدیان امور جامعه و مردم است و طبعاً اگر اتاق فکری فاقد چنین کارکردی بود،استمرار جلسات آن فاقد توجیه عقلانی و سازمانی است و در صورت اصرار بر ادامه،باید به ایجاد تحول در موضوعات،نفرات و محصولات آن پرداخت.
صادقعلی رنجبر - عضو هیات علمی دانشگاه